وهابیت، خوارج زمانه
متاسفانه یکی از مشکلات نگرشی فرقه وهابیت نگاه خوارج گونه به مفاهیم و نصوص دینی است، اینان بجای آنکه در پی فهم مطلب درآیند مانند مغرضی که درصدد یافتن مستمسکی برای عقاید و کردار خویش است با نصوص دینی رفتار میکنند همچنان که آباء ایشان در صفین با امیرالمومنین کرده و ندای لاحکم الا لله سر دادند. این در حالیست که اگر ما بخواهیم به معنا و محتوای حقیقی و مورد نظر شارع مقدس پی ببریم ناچاریم که نگاه مجموعی به گزاره های مختلف دین داشته باشیم. از این رهگذر است که اگر صفتی برای خداوند متعال در نصوص دینی آمده بود که با عقل و برهان عقلی ناسازگار بود به اعتقاد حقه شیعه باید آن نص را در صورت صحت سند تاویل برد و در صورت مخدوش بودن سند طرح و رد کرد. ولی فرقه نوپای وهابیت همانند یاران جبهه مارقین به ظاهر گزاره ای دینی اکتفا کرده و بدون نگاه به تقییدها و تخصیص ها به بیان معنای گزاره ها میپردازند، در حالی که بر هر اهل خردی واضح و مبرهن است که نمیتوان برای برداشت نظر شخصیتی به تکجمله ای از سخنرانی وی اکتفا کرد بلکه باید آن جمله در بستر همان سخنرانی و با توجه به صدر و ذیل آن معنا گردد. لذاست که امیر بیان حضرت مولی الموحدین در مورد آن قوم بی خرد فرمود: و انتم معاشر اخفاء الهام، سفهاء الاحلام، براستی مردی سبک مغز، سفیه و نابردبار هستید. و از آن سو که تاریخ تکرار و حوادث مرور میگردد، با ظهور وهابیت، جهل و سفاهت خوارج بار دیگر بر جامعه اسلامی تحمیل گشت و شاید نبوی نبی مکرم اسلام حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و سلم که فرمودند: یخرج قوم فی آخر الزمان احداث الاسنان و سفهاء الاحلام، مردمی در آخرالزمان خروج میکنند، جوانان کم سن و سال، سبک مغز و سفیه اشاره به همین فرقه اهل ضلال باشد.
بنگرید که چگونه عثمین از علمای بزرگ (= بخوانید جهال بزرگ) این فرقه چگونه در مورد دست داشتن خداوند متعال به کریمه شریفه استناد جسته بدون آنکه نگاهی هم به شریفه لیس کمثله شیء داشته باشد