حضرت امام خمینی قدس الله النفسه الزکیه در کتاب شریف آداب الصلاة، ص153 در وصف قشری مسلک ها میفرماید:
کسانى که دعوت به صورت محض مىکنند و مردم را
از آداب باطنیّه بازمىدارند و گویند شریعت را جز این صورت و قشر معنى و حقیقتى
نیست، شیاطین طریق الى اللَّه و خارهاى راه انسانیّتند، و از شرّ آنها باید به
خداى تعالى پناه برد که نور فطرت اللَّه را که نور معرفت و توحید و ولایت و دیگر
معارف است در انسان منطفى مىکنند.... و حصر عوالم غیب و جنتهاى موعوده را مىنمایند به همان مأکولات
حیوانیّه و مشروبات و منکوحات و دیگر از مشتهیات حیوانى.
اینها گمان کنند که حق تعالى این همه بسط بساط
رحمت فرموده و با این همه تشریفات کتابها نازل فرموده و ملائکة اللَّه معظم فرو
فرستاده و انبیاء عظام مأمور فرموده براى اداره کردن بطن و فرج، غایت معارفشان این
است که بطن و فرج را در دنیا حفظ کن تا به شهوات آن در آخرت برسى.
اگر حکیمى الهى یا عارفى ربّانى به روى بندگان
خدا بخواهد درى از رحمت باز کند و ورقى از حکمت الهى بخواند، از هیچ نسبت و بدگویى
و فحش و تکفیرى به او خوددارى نمىکنند.
اینها به طورى منغمر در دنیا شدند و به
شهوات بطن و فرج اهمیت مىدهند- مِن حیثُ لا یَشعُرون- که میل ندارند سعادت دیگرى
در دار تحقّق موجود باشد جز شهوات حیوانى، با آن که اگر سعادت عقلیّه هم در عالم
باشد به بطن و فرج آنها ضررى نمىرساند.
امثال ماها که از حدّ حیوانیّت تجاوز نکردیم،
جز بهشت جسمانى و اداره بطن و فرج چیز دیگر نداریم، و به آن هم با تفضل خداى تعالى
امید است برسیم؛ لکن گمان نکنیم که سعادت منحصر به آن است و بهشت حق تعالى محصور
به همین بهشت حیوانى است؛ بلکه براى حق تعالى عوالمى است که هیچ چشمى ندیده و هیچ
گوشى نشنیده و خطور در قلب هیچ کس نکرده. و اهل محبّت الهیه و معرفت اللَّه را
اعتنائى به هیچ یک از بهشتها نیست و توجّهى به عالم غیب و شهادت نمىباشد، و براى
آنها جنّت لقاء است.