طاقچه

طبقه بندی موضوعی

۳ مطلب با موضوع «امام رضا» ثبت شده است

من ندیدم که کریمی به کرم فکر کند،/ به چه مقدار به زائر بدهم فکر کند، /چون که از باب جواد تو کسی داخل شد،/ خنده دار است که دیگر به قسم فکر کند
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ شهریور ۹۲ ، ۰۸:۱۱
حسین حاجی حسینی
نداری های ما با آنچه داری جور می آید،به هر بیتی سلیمان مینشیند مور می آید،به چشم زائری هنگام رفتن از حرم خواندم، دل دریایی اش موسی شده از طور می آید.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ شهریور ۹۲ ، ۰۸:۰۷
حسین حاجی حسینی
مادر انگور را کز دل برهان خویش
داد ز پستان غیب بر در بستان لبن‏

قنبر آنم که گفت قصه او بارها پیش ذلیب از ذهاب تا نستاند ثمن‏

این دو بیت پیوسته به هم‏اند و وابسته به یکدیگر، و آن نیز قصّه منبع ضیا امام رضاست که پیش از زهر نوشیدن درون انگور این واقعه بر او پوشیده و مستور نمانده بود، که خود در باغ رفته خوشه انگور را با ذلیب- نام باغبان- پرورش مى‏داد و زبان به ستایش مى‏گشاد. و در کتاب کشف الغمّه که اکثر احوال ائمه است آمده که:

مأمون باغبانى داشت که باغ انگور او را رونق دادى، و گوش تاکها را به خوشه‏هاى انگور گوشوارهاى لعل نهادى، همیشه امام رضا علیه‏ السلام پیش باغبان رفته، زنهار [حواست را جمع کن] و الف [هزار بار] زنهار این خوشه انگور که در این تاکست مفروش، و ثمن آن را مگیر، که نصیب من خواهد بود، و از آنجا مرا درجات خواهد فزود، که بر او ظاهر بود که در آن خوشه انگور زهر خواهند نهاد، و بخورد وى دهند که آن باعث شهادت و میوه پر حلاوت او گردد، و از آن تاک درجات عقبی و پایه اعلا حاصل نماید، آخر الامر مأمون علیه اللّعنه بدان انگور پر زهرش به درجه شهادت رساند.

انگور زهر خورده چه دادى تو با امام‏ میخانه کعبه ساز و وضو از شراب کن‏

هزار و یک کلمه ج2/353؛ علامه حسن زاده آملی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ شهریور ۹۲ ، ۰۶:۲۶
حسین حاجی حسینی