طاقچه

طبقه بندی موضوعی

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «آداب الصلاه» ثبت شده است

حضرت امام خمینی در کتاب شریف آداب الصلاة ، ص: 172 فرموده اند:

 تمام ریاهاى افعالیّه و اکثر ریاهاى قلبیّه از نقصان توحید افعالى است. آن که مردم ضعیف بیچاره بیکاره را مؤثر در دار تحقّق مى‏داند و متصرّف در مملکت حق مى‏شمارد، از کجا مى‏تواند خود را از جلب قلوب آنها بى‏نیاز داند و عمل خود را از شرک شیطان تصفیه و تخلیص کند؟ تو سرچشمه را باید صافى کنى تا آب صافى از آن بیرون آید، و الّا با سرچشمه گل‏آلود توقّع صفاى آب نداشته باش. تو اگر قلوب بندگان خدا را در تحت تصرّف حق بدانى و معنى «یا مقلّب القلوب» را به ذائقه قلب بچشانى و به سامعه قلب برسانى، خود با این همه ضعف و بیچارگى در صدد صید قلوب برنیایى. و اگر حقیقت بِیَدِهِ مَلَکوتُ کُلِّ شَى‏ء وَ لَهُ المُلْکُ وَ بِیَدِهِ المُلْک را به قلب بفهمانى، از جلب قلوب بى‏نیاز شوى، و به قلوب ضعیفه این مخلوق ضعیف خود را محتاج ندانى، و غناى قلبى براى تو رخ دهد. تو در خود حسّ احتیاج کردى و مردم را کارگشا دانستى، پس محتاج به جلب قلوب شدى؛ و خود را به قدس فروشى متصرّف در قلوب انگاشتى، پس محتاج به ریا شدى؛ اگر کارگشا را حق مى‏دیدى و خود را نیز متصرّف در کون نمى‏دیدى، بدین شرکها احتیاج پیدا نمى‏کردى.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ مهر ۹۲ ، ۱۹:۴۰
حسین حاجی حسینی

حضرت امام خمینی قدس الله النفسه الزکیه در کتاب شریف آداب الصلاة، ص153 در وصف قشری مسلک ها میفرماید:

کسانى که دعوت به صورت محض مى‏کنند و مردم را از آداب باطنیّه بازمى‏دارند و گویند شریعت را جز این صورت و قشر معنى و حقیقتى نیست، شیاطین طریق الى اللَّه و خارهاى راه انسانیّتند، و از شرّ آنها باید به خداى تعالى پناه برد که نور فطرت اللَّه را که نور معرفت و توحید و ولایت و دیگر معارف است در انسان منطفى مى‏کنند.... و حصر عوالم غیب و جنتهاى موعوده را مى‏نمایند به همان مأکولات حیوانیّه و مشروبات و منکوحات و دیگر از مشتهیات حیوانى.

اینها گمان کنند که حق تعالى این همه بسط بساط رحمت فرموده و با این همه تشریفات کتابها نازل فرموده و ملائکة اللَّه معظم فرو فرستاده و انبیاء عظام مأمور فرموده براى اداره کردن بطن و فرج، غایت معارفشان این است که بطن و فرج را در دنیا حفظ کن تا به شهوات آن در آخرت برسى.

اگر حکیمى الهى یا عارفى ربّانى به روى بندگان خدا بخواهد درى از رحمت باز کند و ورقى از حکمت الهى بخواند، از هیچ نسبت و بدگویى و فحش و تکفیرى به او خوددارى نمى‏کنند.

اینها به طورى منغمر در دنیا شدند و به شهوات بطن و فرج اهمیت‏ مى‏دهند- مِن حیثُ لا یَشعُرون- که میل ندارند سعادت دیگرى در دار تحقّق موجود باشد جز شهوات حیوانى، با آن که اگر سعادت عقلیّه هم در عالم باشد به بطن و فرج آنها ضررى نمى‏رساند.

امثال ماها که از حدّ حیوانیّت تجاوز نکردیم، جز بهشت جسمانى و اداره بطن و فرج چیز دیگر نداریم، و به آن هم با تفضل خداى تعالى امید است برسیم؛ لکن گمان نکنیم که سعادت منحصر به آن است و بهشت حق تعالى محصور به همین بهشت حیوانى است؛ بلکه براى حق تعالى عوالمى است که هیچ چشمى ندیده و هیچ گوشى نشنیده و خطور در قلب هیچ کس نکرده. و اهل محبّت الهیه و معرفت اللَّه را اعتنائى به هیچ یک از بهشتها نیست و توجّهى به عالم غیب و شهادت نمى‏باشد، و براى آنها جنّت لقاء است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ مهر ۹۲ ، ۱۷:۴۴
حسین حاجی حسینی